بنام خدا
شاخصه های مدیر اسلامی
1- تقوا:
مهم ترین شاخصه مدیر شایسته، رعایت تقوا میباشد. تقوای الهی به جهت جامعیت و سیری که در آن وجود دارد، نیازهای مادی و معنوی انسان را در تمام مراحل مختلف زندگی در برگرفته و تنها عامل و بهترین وسیله برای رسیدن به کمال و سعادت در دنیا و آخرت خواهد بود، لذاست که توصیه به تقوای الهی سرلوحه برنامه و دستورات تمام انبیاء و اولیاء الهی بوده است. تقوا در لغت از وقایه و به معنی « نگهداری» است و از نظر اصطلاحی، استاد شهید مرتضی مطهری آن را به دو نوع عام وخاص بیان داشتهاند: تقوایی که به معنای عام کلمه است و این لازمه زندگی هر فردی است که میخواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معین پیروی نماید. و تقوای دینی و الهی(خاص) یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده و خطا،گناه، پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود.
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «همانا تقوا در این دنیا برای تو پناهگاه و بعد از مرگ سعادت است».
2- شرح صدر :
یکی دیگر از شاخصه های مهم که مدیر باید واجد آن باشد، شرح صدر یا سعه صدر است. شرح صدر در یک جمله عبارت است از ظرفیت فکری و روحی. به عبارت دیگر گنجایش انسان برای ادراکات و احساساتی که بر او وارد میگردد را شرح صدر گویند و در مقابل آن ضیق صدر است که به معنای کم ظرفیتی و عدم گنجایش لازم نسبت به واردات فکری و روحی است.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: « قال رب اشرح لی صدری»
گفت: «پروردگارا سینهام را برایم باز کن».
همچنین میفرماید: « الم نشرح لک صدرک»
« آیا ما برای تو سینهات را نگستردیم؟».
امیر المومنین امام علی(ع) میفرماید: « ای کمیل این دلها ظرفهایی هستند و بهترین آنها دلی است که ظرفیت و گنجایش آن بیشتر باشد».
مدیر شایسته نیازمند صفات و ویژگی هایی است که منشأ اکثر آنها شرح صدر است. لازم به ذکر است که شرح صدر در اثر تقوا در انسان بوجود میآید.
3- بصیرت :
مدیر برای این که بتواند در هر موقعیت، نقش مقتضی را ایفا نماید، نیازمند روشن یبنی و بصیرت است. بینش مدیریت احساس ویژهای است که شکوفایی آن، انسان را به انجام کار از طریق دیگران قادر میسازد و او را دارای هنر مدیریت مینماید. قرآن کریم تصریح میکند که انسان در نتیجه ایمان و تقوا میتواند به نورانیت و بینشی برسد که حرکت اجتماعی او را تصحیح نماید:
«یاایها الذین امنوا اتقوالله و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته ویجعل لکم نوراً تمشون به»
« ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوایالهیپیشه کنید و به فرستاده او ایمان بیاورید تا خداوند دو بهره از رحمت خود به شما عنایت کند و برای شما نوری قرار دهد که در پرتو آن حرکت کنید».
4- بینش سیاسی:
یکی از آثار شرح صدر به دست آوردن بینش سیاسی است. سیاست در لغت به معنای تدبیر مصلحت و دور اندیشی است و در اصطلاح میتوان گفت: سیاست، تدبیر امور جامعه برای رسیدن به کمال است.
با عنایت به آنچه درتعریف سیاست مطرح شد، نیازی به توضیح نیست که سیاست از لوازم اجتناب ناپذیر مدیریت است و تنها کسی میتواند از عهده اداره گروه، سازمان و حکومت برآید که بینش سیاسی داشته باشد. هر چه تشکیلات اداری گستردهتر باشد، مشکلات آن بیشتر و نیاز به تدبیر و سیاست افزونتر خواهد بود. سعدی می گوید: مال بی تجارت و علم بیبحث و ملک بیسیاست نپاید.
حضرت علی (ع) می فرماید: «آفتی که زعماء و متصدیان رهبری را تهدید میکند، ضعف بینش سیاسی است»
5- حسن خلق :
یکی دیگر از ویژگی های ضروری برای مدیر، حسن خلق میباشد. حسن خلقی که در رابطه با مدیریت مورد عنایت قرار گرفته عبارت است از «خوش برخورد بودن». شخصیاز امام صادق (ع) خواست تا حسن خلق را برایش تعریف کند. امام فرمود:
«با مردم با فروتنی برخورد کنی، سخنت عطرآگین باشد و با برادر دینی خود با چهره باز و بشّاش ملاقات نمایی»
برای موفقیت در مدیریت، باید برایافراد تحت مدیریت خود جاذبه داشت و جاذبه داشتن یعنی خوش برخورد بودن. البته خوش برخوردی منافاتی با قاطعیت ندارد لذا مدیر در عین خوش خلقیباید از قاطعیت نیز برخوردار باشد. .
6- رفق و مدارا :
این خصوصیت مدیر را قادر میسازد که در شرایط مختلف انعطاف پذیری لازم را داشته باشد و افرادی را که سلیقههای گوناگون و افکار و احساست متضاد دارند، در جهتیکه خود میخواهد هدایت کند و به کارگیرد.
امیرالمومنین(ع) میفرمایند: «سَر سیاست به کار گرفتن رفق است».
و امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که سیاست، رفق و مدارا را در امور به کارگیرد، هر چه از مردم بخواهد به آن نائل میآید» .
در قرآن کریم نیز به این نکته اشاره شده و خطاب به رسول اکرم(ص) میفرماید: «فبما رحمةٍ من الله کنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک»
«به واسطه رحمت الهی با آنها نرم و مهربان شدی، و اگر خشن وسخت دل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند».
7- قاطعیت :
قاطعیت از ریشه قطع، به معنای برش داشتن است. مدیرشایسته کسی است که در اداره سازمان و افراد تحت مدیریت خود، کمتر دچار حیرت، تردید وضعف تصمیم گیری میشود و با قاطعیت تمام، موانع پیشرفت کار را از سر راه برمیدارد وگرههای کور را میگشاید.
امام علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر هنگامی که او را به حکومت مصر منصوب کرد، توصیه میکند که برای قضاوت افرادی را برگزیند که ویژگی های لازم را دارا باشند و یکی از این ویژگیها، قاطعیت است. متن کلام امام علیه السلام این است:
«و قاطع ترین آن ها هنگامی که حکم معلوم شد...» .
8- انتقادپذیری:
از نظر اسلام، مدیر باید به همکاران و افراد تحت مدیریت خود اجازه انتقاد بدهد و آن ها را با دقت، انصاف و حوصله ملاحظه و مطالعه کند و در صورت وارد بودن انتقاد، به اشتباه خود اعتراف و حرکت خود را تصحیح نماید. امام علی(ع) درخطبهای روحیه انتقادی و انتقاد پذیری را تقویت نموده و همگان را برای انتقادات سازنده تشویق میفرماید. ایشان دراین خطبه مدیران جامعه را بینیاز از انتقادات ندیده و میفرمایند:
«مدیران باید چنان روحیه تهذیب نفس داشته باشند که با رویی گشاده، آمادگی پذیرش سخن حق را در خود ایجاد کنند، و خداوند شنیدن سخن حق را که سنگین است، بر کسانیکه به روز قیامت ایمان دارند، سبک میگرداند».
9- تغافل :
یکی دیگر از خصلت های لازم و ضروری برای مدیر، تغافل است. تغافل از ریشه غفلت است ولی در معنا با غفلت تفاوت دارد. غفلت ضد آگاهی و به معنای غافل و ناآگاه بودن است ولی تغافل به معنای خود را ناآگاه نشان دادن و تظاهر به غفلت و ناآگاهی است. از دیدگاه امیرالمومنین(ع) تغافل یکی از شریف ترین مکارم اخلاقی ویکی از خصوصیات مردم کریم و نشانه بزرگواری است. کلام امام این است:
«شریف ترین صفات شخص بزرگوار، تظاهر او به غفلت از چیزی است که میداند».
با عنایت به اینکه تغافل محصول شناخت رویدادها و قدرت اراده است، میتواند دو نقش اساسی در مدیریت ایفا نماید:
1- جرأت برخورد با مشکلات
2- سالم سازی فضای برخوردها
و تنها انسان های با ظرفیت هستند که در مواقع ضروری میتوانند تغافل کنند و آنچه را که میدانند نادیده انگارند، آن ها که دارای شرح صدر بوده و ظرفیت فکری و روحی ایشان گسترش یافته و گرنه تغافل برای کسی که بهرهای از شرح صدر ندارد بیمفهوم است.
10- علم وآگاهی و تخصص :
از ویژگیهای مدیر که شرط موفقیت او نیز محسوب میشود، داشتن علم، تخصص و مهارت در کار مربوطه است. کسانی که دارای دانش، اطلاعات و تجربیات بیشتری باشند، بهتر میتوانند در بین نیروها مورد پذیرش واقع شوند. خداوند متعال در گزینش طالوت ودر پاسخ ایرادات قوم بنیاسرائیل به این انتصاب، دو ویژگی برجسته او را یادآور شده است:
«...انّ الله اصطفیه علیکم و زِاده بسطه فی العلم والجسم...»
«خداوند او را برای شما برگزید و به او توانایی (قدرت) و دانش (تخصص) لازم را بخشید» از این آیه استفاده میشود که «کار را باید به کاردان سپرد».
11- شناخت هدف وایمان به آن :
یکی از مهم ترین ویژگی ها و معیارها برای موفقیت یک مدیر، شناخت هدف و ایمان به آن است. وقتیهدف روشن، قابل دسترس و واقع بینانه باشد، علاقه و نیل به آن چند برابر میشود و در این صورت مدیر شدیداً به تحقق آن هدف علاقهمند شده و برای پیشبرد آن نهایت تلاش را خواهد کرد. خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید:
«قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی»
«بگو این راه من است از سر بینایی به سوی خداوند متعال فرا میخوانم، من و هر که مرا پیروی کرده است».
12- دور اندیشی:
ویژگی دیگری که مدیر باید آن را دارا باشد، دور اندیشی و آینده نگری است. امام علی(ع) می فرمایند:
«دور اندیشی را پیشه خود ساز و از علم و دانش جدا مشو، که سرانجام کار تو ستوده خواهد بود».
امام صادق(ع) میفرمایند: «هر کاریکه برتو عرضه میشود در باره آن بیندیش که آغاز و پایان آن را به دست آوری پیش از آنکه در پشیمانی فرو روی».
13-امانت داری:
از جمله شاخصههای یک مدیر امانتداری است. بدین معنا که مدیر حافظ اموال عمومی، دارائی ها، سرمایهها، وسائل، ابزارآلات و تمام متعلقات سازمان است. همچنین حافظ اسرار و پوشاننده برخی عیوب. خداوند متعال درقرآن کریم این ویژگی را تأکید نموده و میفرماید:
« قال انک الیوم لدینا مکین امین»
« امروز تو نزد ما دارای جایگاه مخصوص و مقام رفیع امانت داری هستی».
14-صداقت وراستگویی:
از جمله ویژگیهای لازم برای یک مدیر، صداقت و راستگویی است. زیرا اعتماد و صمیمیت متقابل بین مدیر و زیردستان با صداقت و راستگویی به دست می آید و موفقیت مدیر بستگی به جو اطمینان و ایجاد انگیزه کار در سازمان دارد. گاهی یک سخن یا عمل دور از صداقت، برای تخریب اذهان کارکنان واز بین رفتن همبستگی و صمیمیت کافی خواهد بود. خداوند اهل ایمان را به همراهی با راستگویان امر میکند و میفرماید:
« یا ایها الذین امنوا اتقوالله وکونوا مع الصادقین»
«ای اهل ایمان خداترس و پرهیزگار بوده و با راستگویان باشید».
15- حسن سابقه :
از جمله معیارهای برجسته مدیر، حسن سابقه ای است که در طول زندگی به همراه دارد. یک مدیر موفق به حسن سابقه نیازمند است تا افراد زیردست به او اعتماد کامل داشته و او را در نیل به اهداف پشتیبانی نمایند. امام علی(ع) با تأکید برحسن سابقه خطاب به مالک اشتر میفرمایند:
« بدترین وزیران تو کسانی هستند که پیش از تو وزیر تبهکاران بودهاند، یعنی آنان که شریک گناه پیشینیان بودهاند. از این جهت شایسته نیست که چنین افرادی رازدارتو باشند، در حالیکه تو میتوانی برایخود جانشین خوبیپیدانمایی و بار گناهان آنها رابه دوش نکشی».
16- تجربه :
تجربه مفید و آزمودگی بدون تردید یکی از شاخصههای مهم مدیریت است. تجارب گذشته، مهارت علمی و در معرض عمل به تئوری ها بودن، نقش اساسی در موفقیتهای مدیر خواهد داشت و میتواند چراغ روشنی فرا راه او باشد. از دیدگاه مکتب اسلام نیز تجربه عملی از امتیازات محسوب میشود. حضرت علی(ع) میفرمایند:
«مدیران را از افراد باتجربهتر و باعفتتر و پاکدامنتر برگزین» و نیز میفرمایند: «تجربه کم باعث میشود انسان فریب بخورد و تجربه زیاد لغزشها را کم میکند».
17- عدالت و انصاف:
از جمله معیارهای مهم مدیر، عدالت و انصاف در میان زیردستان است. مجموعهای که مدیر در رأس آن است باید براساس توازن و انصاف اداره شود و هرکس به حق خود برسد. در حالیکه ظلم و تبعیض پایه های آن را تهدید میکند. قرآن کریم به عدالت بسیار ارزش داده ویادآور میشود:
«یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداءالله ولو علیانفسکم اوالوالدین والاقربین»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید عدالت را به پا دارید اگر چه عدالت به ضرر شما و یا پدر و مادر و نزدیکان شما تمام شود وحق را بگویید وبه آن گواهی دهید».
18- شجاعت:
یکی دیگر از شاخصههاییکه مدیر باید واجد آن باشد، شجاعت است. کسانیکه دارای این صفت ارزشمند باشند و در برابر حوادث و دشمنان، ترس و اضطراب به خود راه ندهند، تحسین انسان ها را بر می انگیزند و همین امر زمینه ساز عزت و سربلندیشان گردیده، قلب ها را با آنها همراه خواهدکرد. امیرالمومنین(ع) میفرمایند:
« شجاعت زینت است»
درجای دیگر در توصیف ارزش های اخلاقی مالک اشتر، با توجه به انتصاب او به عنوان فرماندار مصر، چنین میفرمایند: « اما بعد، یکی از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف، خواب به چشم راه نمیدهد، در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراس نخواهد داشت و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است».
19-پایبندی به ضوابط و مقررات:
مدیر باید قبل از دیگران خود را ملزم به اصول و ضوابط حاکم بر سازمان بداند. از دیدگاه اسلام رهبر و مدیر باید قبل از آنکه دیگران را هدایت کند، خود هدایت شده و قانونمند باشد. به عبارت دیگر در فضاییکه براساس ارزش های اسلامی میاندیشند، هرگز مدیران حاضر نیستند روابط را به جای ضوابط جایگزین نمایند. چنان که حضرت علی(ع) در برابر تقاضای عقیل که برادرشان بود و کمی بیشتر از بیت المال می خواست، به شدت مقاومت نمود.
20- درک شرایط زمان و مکان:
یکی دیگر از شاخصههای مدیران موفق، آشنایی و درک صحیح از زمان، مکان و محیط خود است. محیط و چرخ زمان پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. این تحول که جوهر عالم طبیعت است، چهره زندگی و برنامههای آن را نیز دگرگون میسازد. مدیر موفق آن است که پیوسته از شرایط زمان و رخدادهای محیط آگاه باشد و خود را با آن وفق دهد. امام صادق(ع) میفرمایند: « انسان آگاه از زمانه خویش، هرگز غافل گیر نمیشود».
21- هوش :
یکی از صفات موثر در رهبری و مدیریت که همه صاحبنظران تاثیر آن را در موفقیت رهبران و مدیران پذیرفته اند، هوش و ذکاوت است. هوش در لغت به معانی فهم، درک، شعور و همچنین عقل و خرد آمده است. کسی که از نیروی ارزشمند هوش بهره بیشتری داشته باشد، در شناخت نیروها، آگاهی به امور، فهم مشکلات، یافتن راه حل ها، شناخت نقاط ضعف برنامه ها، پیش بینی دشواری های آینده، ایجاد انگیزش در نیروها و به کارگیری فنون مدیریت موفقترخواهد بود. امیر المومنین علی(ع) می فرمایند:
« از [دلایل] بقای دولت، بیداری (آگاهی و هوشیاری) در حفظ و حراست امور میباشد».
22- سعی و کوشش :
یکی دیگر ا ز شاخصههایی که موجب موفقیت و تأثیر رهبران و مدیران بر زیر دستان میشود، سعی و کوشش میباشد. کسانی که در کارها جّدی، پر تلاش و فعال باشند قطعا به موفقیت هایی دست خواهند یافت که این امر باعث میشود تا همگان با دیدهء احترام به آنان بنگرند . امیرالمومنین(ع) میفرمایند :
« کسی که کوشش نکرد، به مجد و عظمت نرسید».
23- پشتکا ر :
صفت ارزشمند دیگری که مدیر باید آن را دارا باشد، پشتکار است. مقصود از پشتکار پیگیری و ادامه عمل تا حصول نتیجه میباشد. فراوانند انسان هایی که کارهای بسیار مهمی را با اشتیاق شروع میکنند و پس از مدتی شور و شوق خود را از دست داده و کارها را ناقص و نیمه تمام رها میکنند.
حضرت رسول اکرم(ص) میفرمایند:«[ارزش و اهمیت] امور به تمام کردن آن و خاتمه آن است».
24- ارزش قائل شدن برای شخصیت دیگران :
رهبر و مدیر باید برای زیر دستان خود شخصیت و ارزش قائل شود. اگر روش و رفتار او به گونهای باشد که زیر دستان تحقیر شوند، اولا محبتشان به او و فرمانبرداری از او کم وضعیف میشود و ثانیأ از زیر دستانی که همواره تحقیر شده و خوار وزبون گردیدهاند، کاری مبتکرانه، صحیح و مهم بر نخواهد آمد. از این روخدای متعال پیامبرش را با اینکه علم لدّنی داشت و به هیچ وجه، نیازمند استفاده از علوم و آراء مردم نبود، به مشورت با مردم فرمان میدهد « و شاورهم فی الامر» تا رعایت حال آنان شده باشد .
25- تواضع و فروتنی :
فروتنی نسبت به زیر دستان و کسانی که همراه، همکار و فرمانبردارند نیز یکی از اوصاف رهبر و مدیر شایسته است. خدای متعال پیامبرش را فرمان میدهد:
« ولاتمش فی الارض مرحاََََََََََ انک لن تخرق الارض ولن تبلغ الجبال طولأ»
در زمین به تکبر راه مرو که هرگز زمین را نخواهی شکافت و هرگز به بلندی کوه ها نخواهی رسید»
و نیز می فرماید: «... واخفض جناحک للمومنین»
« با مومنان نرمخویی کن».
26 - خیرخواهی و دلسوزی برای دیگران:
طبیعی است که هر انسانی در پی نفع و خیر خود است و تنها در صورتی تابع و مطیع دیگری میشود که باورکرده باشد که او خیرش را میخواهد. به همین جهت، رهبر و مدیر باید خیر خواه و دلسوز دیگران باشد و این امر را به آنان نشان دهد و اثبات کند. خدای متعال در وصف پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند:
« لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنّتم حریص علیکم بالمومنین رووف رحیم»
« شما را پیامبری از خودتان آمد که رنج بردنتان بر او گران است، به شما مهر میورزد، نسبت به مومنان مهربان و دلسوز است».
27- نفی روحیه تکاثر طلبی و ثروت اندوزی:
دولتمردان و مدیران اگر با زندگی عادی مردم فاصله چندانی نگیرند و به ثروت اندوزی نپردازند، حکومت آنان پا برجا میماند و این امر منوط به رعایت حقوق مردم و زیر دستان و عدم پرداختن به مسائل دنیوی است.
حضرت علی(ع) میفرماید:« سه عامل موجب انحطاط و وسقوط حکومت است:
- روحیه تکاثر طلبی و جمع مال در دولتمردان.
- سوء ظن و بد بینی برای بقاء و استمرار دولت.
- پند ناپذیری از رخدادها و پیشامد ها».
28- پایداری و استقامت:
اصولأ سایر صفاتی که برای مدیر و مدیریت ضروری است، نیاز به صبر و مقاومت دارند و از این دید میتوان گفت که صبر اساس و زیر بنای سایر صفات است. پیروزی و کامیابی مستلزم این است که مدیر پایداری و استقامت داشته باشد، یعنی از ظرفیت روحی بسیار بالایی برای تحمل سختی ها و دشواری ها برخوردار باشد. خدای متعال پیامبرگرامی اسلام(ص) را، مکررأ به صبر و استقامت توصیه و امر میفرمایند: « فاستقم کما اُ مرت و من تاب معک».
« پایدار باش چنانکه فرمانت دادهاند و هر که با تو [ به سوی خدای متعال ] باز گشته است [نیز پایدار باشد ]».
پاورقی
[1] - مرنضی مطهری ده گفتار.
2] - نهج البلاغه
[3] - طه /35
[4] - انشراح /1
[5]- حدید /28
[61] - میزان الحکمه، 8892
[7] - میزان الحکمه، ج3، ص842، 27، 5
[8] - میزان الحکمه، ح9019
[9] - همان، ح، 739
[10] - آل عمران /159
[11] - نهجالبلاغه فیض، نامه 53
[12] - همان، خطبه 207
[13] - همان، ص1019
[14] - غررالحکم، ج2، ص3256
[15] - بقره /247
[16] - یوسف /108
[17] - غرر الحکم، ج3
[18] - تحف العقول، ص316
[19] - یوسف /54
[20] - توبه /119
[21] - نهج البلاغه، نامه 53
[22] - همان
[23] - میزان الحکمة
[24] - نساء /135
[25] - تصنیف غرر الحکم، ص359
[26] - نهجالبلاغه، نامه 53
[27] - تحف العقول
[28] - تصنیف غرر الحکم، ص341.
[29] - همان، ص443
[30] - الحیاه، ج1، ص315
[31] - آل عمران /159
[32] - اسراء /37
[33] - حجر /88
[34] - توبه /128
[34] - محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام
[35] - هود /112
. محمد آموزگار
موضوع مطلب :